کد پرچم
کد پرچم
حتما بخونید...
Online User
تاريخ : چهار شنبه 8 آذر 1391برچسب:, | 14:7 | نویسنده : hassan7



احتمالا باید یک جایزه هم بین اوزیل و اینیستا اهدا می شد، که جایزه بهترین هافبک تهاجمی را برای آنها انتخاب کردند! در این نظر سنجی هم اوزیل آلمانی، حریف اینیستا اسپانیایی نشد. اوزیل که ۱۷ پاس گل را برای هم تیمی های خود ارسال کرد، فصلی رویایی و دور از انتظار را پشت سر گذاشت و دلیلی نبود که او را پایین تر از اینیستا قرار دهیم که همراه با تیمش با ۹ امتیاز اختلاف نسب به رئال مادرید، نایب قهرمان لالیگا شد. پس اینیستا هم به عنوان یک اسپانیایی در رای گیری اسپانیایی های متعصب، بهترین شد. شاید آنهایی که رای دادند برای اینکه آندرس بهترین شود، تحت تاثیر عملکرد خوب او در یورو قرار گرفته اند و به طور کل فصل ۲۰۱۲-۲۰۱۱ لالیگا را فراموش کرده بودند. پیش از اینکه به پست مهاجمین و بهترین بازیکن لالیگا بپردازیم، نگاهی به بهترین مربی فصل ۲۰۱۲-۲۰۱۱ لالیگا بیاندازیم. پپ گواردیولا، عنوان برترین مربی فصل گذشته لالیگا را به خود اختصاص داد. مسلما خود طرفداران بارسا هم، تصور نمی کردند با وجود عملکرد خیره کننده رئال مادرید با هدایت مورینیو، کسی غیر از این مرد پرتغالی، بهترین مربی فصل قبل شود. حتما می دانید که رئال مادرید فصل گذشته، با ۱۰۰ امتیاز و ۹ امتیاز اختلاف نسبت به بارسلونا، قهرمان رقابت های لالیگا شد. هیچ تیمی در تاریخ لالیگا عنوان قهرمانی را با این امتیاز به دست نیاورده بود، اما تیم تحت رهبری مورینیو، با وجود بارسلونای رویایی ۱۲۱ گل را به ثمر رساند و به سلطه ۳ سال آبی و اناری ها در اسپانیا خاتمه داد. اینکه مورینیو با تیمش، ۱۰۰ امتیاز گرفت و ۱۲۱ گل را هم به ثمر رساند، خیلی اهمیت ندارد، پایان دادن به سلطه بارسا، مسلما ارزش دو چندانی دارد. اما چرا مورینیو به عنوان برترین مربی انتخاب نمی شود، حتما دلیلی قانع کننده دارد. بله، او یک اسپانیایی نیست. او اهل، کاتالان، مادرید و یا باسک نیست. چرا باید بهترین شود؟ حتی اگر بهترین در تاریخ هم باشی، اگر اسپانیایی نباشی و تنها ذره ای اصول اخلاقی را زیر پا بگذاری، حق بهترین شدن نداری. برای بهترین شدن، نباید در بازی جنجال به پا کنی و از حق تیم خود دفاع کنی. باید همانند گواردیولا، متواضع بود! تا به اینجا تمام انتخاب ها با وجود امثال په په، اوزیل و مورینیو، به اسپانیایی ها اختصاص داده شد و نوبت به پست مهاجم می رسد. جایی که دیگر خبری از یک ماتادور نیست! لیونل مسی، آرژانتینی و کریستیانو رونالدو، پرتغالی، نامزد های اصلی کسب بهترین مهاجم و بازیکن سال هستند. مسلما با همین انتخاب های جانب دارانه و احساسی، دیگر مرد پرتغالی رئال مادرید که از ۳۸ بازی فصل گذشته در ۳۸ بازی به میدان رفت و در ۳۲ بازی پیروز شد، شانسی برای بهترین شدن ندارد. اصلا نیازی به اثبات ندارد. آنهایی که رای دادند، پیش خود اینگونه قضاوت می کنند: رونالدو به تمام تیم های لالیگا گل زده است؟ مهم نیست، مسی ۵۰ گل را به ثمر رساند و رکورد رونالدو را پشت سر گذاشت. رونالدو در بازی های حساس و سخت خارج از خانه، ۲۲ گل به ثمر رساند و در تاریخ بی همتا بود؟ مهم نیست، مسی پاس های گل بیشتری نسبت به او داد. رونالدو با هتریک برابر، آتلتیکو مادرید در خارج از خانه و گلزنی در نیوکمپ رئال را قهرمان لالیگا کرد؟ مهم نیست چون مسی بارسایی است و رونالدو از نظر شخصیتی دچار مشکل است. پرتغالی ها در اسپانیا به نظر دچار مشکل هستند. راه دور نمی رویم. آرای ایکر کاسیاس سنگربان شماره یک تیم ملی اسپانیا را برای برترین بازیکن سال ۲۰۱۲ جهان بررسی کنیم. راموس، رونالدو و ژاوی در بخش بهترین بازیکن ها و دل بوسکه، مورینیو در بخش مربی های برتر حضور دارند. دلایل کاسیاس هم در نوع خود جالب است: به راموس رای دادم چون در ۸ سال گذشته عالی عمل کرده است!! احتمالا به کاسیاس نگفته بودند که از شما بهترین بازیکن سال ۲۰۱۲ را پرسیده اند، نه بهترین بازیکن ۸ سال گذشته جهان! او به دل بوسکه رای داده چون در ۶ بازی سال ۲۰۱۲ در یورو اسپانیا را همراهی کرده و این تیم را به قهرمانی در یورو ۲۰۱۲ رسانده است. پایان دادن مورینیو به سلطه ۳ ساله بارسلونا و مربی گری او برای رئال مادرید در بیش از ۶۰ مسابقه، هم احتمالا ارزشش کمتر از کاری بوده که دل بوسکه انجام داده است. بدون شک این مشکلاتی که در بین پرتغالی ها و اسپانیایی های رئال مادرید و حتی در کل فوتبال اسپانیا وجود دارد، تاثیر زیادی در عملکرد رئال مادرید و عدم انتخاب مورینیو و رونالدو در انتخاب برترین های فصل گذشته داشته است. انتخاب ها مسلما فنی نیست. زمانی که به شما لقب بهترین بازیکن فصل را می دهند، از لحاظ فنی باید بهترین باشید. به عنوان مثال در رقابت های لیگ برتر انگلستان، جایزه برترین های فصل را کارشناسان اتحادیه اهدا می کنند و می دانند در صورت رای گیری از انگلیسی ها، شانسی برای سایرین نخواهد بود. به عنوان مثال در نبرد رونی و فان پرسی، فان پرسی بهترین بازیکن سال جزیره می شود. یا در تیم برتر سال امثال، داوید سیلوا قرار می گیرند و اینگونه نیست که تعصب در انتخاب ها نقشی داشته باشد. نوبت به انتخاب های پر حرف و حدیث فیفا رسید. ابتدا نگاهی به نامزد های بهترین مربی سال ۲۰۱۲ داشته باشیم این مربی ها و بازیکنانی که نامزد بهترین ها در سال ۲۰۱۲ شده اند هم با رای گیری های فیفا انتخاب شده اند. به عنوان مثال حضور پپ گواردیولا که ۶ ماه از سال را دور از مربی گری سپری کرده است و مشغول بررسی کردن پیشنهاد های تیم های دیگر است در بین نامزد ها حضور دارد. یا سرآلکس فرگوسن که در سال ۲۰۱۲ قهرمانی لیگ جزیره را به رقیب همشهری خود واگذار کرد و در لیگ قهرمانان از مرحله گروهی کنار رفت، یکی از نامزد های برترین مربی سال ۲۰۱۲ است. اما جالب است بدانید که آنتونیو کونته، سرمربی تیم فوتبال یوونتوس که این تیم را بدون حتی یک شکست قهرمان سری آ ایتالیا کرد در بین نامزد ها حضور ندارد. به هر سیستم رای گیری فیفا به این گونه است که، احساسات حرف نخست را می زند. کسی که گواردیولا و فرگوسن را شایسته کسب جایزه بهترین مربی سال می داند، تحت تاثیر عملکرد این ۲ مربی در سال های گذشته قرار گرفته است. شاید هم مشکل از فیفاست که اجازه می دهد، حق خوری ها روز به روز بیشتر شود! بهترین بازیکن سال در رای گیری های فیفا هر ساله در ماه ژانویه، بهترین بازیکن سال گذشته میلادی، معرفی می شود و توپ طلا را به آن بازیکن اهدا می کنند. این انتخاب را مربی ها و کاپیتان های تیم های ملی عضو فیفا، اعضای اصلی فدراسیون جهانی فوتبال و کارشناسان برجسته مجله فرانس فوتبال انجام می دهند. به عنوان مثال اعضای فیفا، حق دارند به ۲۳ نفر که کاندید هستند رای دهند. مربی ها و کاپیتان های تیم های ملی هم، ۳ انتخاب دارند. انتخاب اول، ۵ امتیاز، انتخاب دوم ۳ امتیاز و انتخاب سوم یک امتیاز را کسب می کنند. در سال ۲۰۰۹ لیونل مسی، با قاطعیت و بدون هیچ حرف و حدیثی بهترین بازیکن سال شد. چرا که با گلزنی ها و بازی های خیره کننده خود، فاتح ۵ جام مهم همراه با آبی و اناری ها شد. رقبای او یعنی کریستیانو رونالدو و ژاوی هرناندز هم، قبول داشتند که مسی واقعا سالی متفاوت را پشت سر گذاشت و شایسه دریافت این جایزه بود. اما در سال ۲۰۱۰، در حالی که همه منتظر انتخاب وسلی اشنایدر، هافبک خلاق و موفق اینتر میلان و تیم ملی هلند بودند، سه نامزد اصلی دریافت این جایزه، لیونل مسی از آرژانتین و ژاوی هرناندز و آندرس اینیستا از اسپانیا انتخاب شدند. عملکرد خیره کننده اشنایدر در سال ۲۰۱۰ همراه با کسب ۳ جام معتبر باشگاهی یعنی، قهرمانی سری آ، لیگ قهرمانان اروپا و جام حذفی ایتالیا بود. این بازیکن هلندی، در جام حهانی هم با بازی های موثر خود، جزو آقای گل های جام جهانی بود در پایان نایب قهرمان جهان شد. اینکه او حتی در جمع ۳ نامزد نهایی هم قرار نگرفت، اعتراض تمام کارشناسان فرانس فوتبال را در پی داشت. چرا که آنها او را به عنوان برترین بازیکن سال ۲۰۱۲ انتخاب کرده بودند و وقتی رای آنها با آرای مربیان و کاپیتان های تیم های ملی ترکیب شد، در میان تعجب اسنایدر شانسی را برای دریافت توپ طلا نداشت. عملکرد لیونل مسی را در جام جهانی، همه به یاد دارند. ۴ بازی، بدون هیچ حرکت مثبتی، قدم زنی در بازی با آلمان و شکست تحقیر آمیز ۴ بر صفر برابر آلمان. احتمالا مسی در بازی با کره جنوبی، نیجریه و یونان هم دلایل خاص خود را دارد که موفق نشد گلی را برای آبی های آمریکای جنوبی به ثمر برساند. دیگر کاندید سال ۲۰۱۰ آندرس اینیستا از اسپانیا بود. کسی که گل قهرمانی اسپانیا در فینال جام جهانی را مقابل هلند به ثمر رساند. اینیستا از ۹ ماه مفید فوتبال سال ۲۰۱۰، چهار ماه را به دلیل مصدومیت دور از میادین بود و با تیم بارسلونا هم قهرمان لالیگا شده بود. واقعا زمانی که بازی های ژاوی را در سال ۲۰۱۰ می دیدیم، اثر بسیار کمی از اینیستا بود، چرا که ژاوی همه کاره بود و بعد از اسناید همه فوتبال دوستان او را شایسته دریافت بهترین بازیکن سال جهان می دانستند. زمانی که اسم مسی برای دریافت توپ طلا خوانده شد، باور نمی کرد که او برنده است. خود لیونل مسی هم باور نمی کرد که در حضور قهرمانان جهان و اروپا او را بهترین بازیکن سال انتخاب کرده اند. در سخرانی مسی، او تاکید کرد که به هیچ عنوان، فکر نمی کرده در حضور امثال ژاوی، اسنایدر و اینیستا او برنده شود. اما انگار محبوبیت تیم بارسلونا باز هم کار خود را کرده بود و در رای گیری ها توجهی به عناوین مهم قهرمانی نشده بود. این انتخاب هم به نظر فنی نمی رسید و از روی احساس مسی بهترین بازیکن جهان شد. در سال ۲۰۱۱ هم رقابت اصلی میان، لیونل مسی و کریستیانو رونالدو بود. مسی قهرمانی اروپا و اسپانیا را فاکتور اصلی برای بهترین شدن می دانست و رونالدو هم شکستن رکورد گلزنی در لالیگا را بعد از ۴۰ سال، با ۴۱ گل زده، مهم جلوه می داد. اما بر خلاف سال گذشته، به نظر حق به حق دار رسید و مسی با وجود اینکه بهترین گلزن لالیگا نبود، هم بهترین بازیکن فصل گذشته لالیگا شد هم بهترین بازیکن جهان. مشکل سیستم رای گیری در چیست؟ کسانی که در ۳ انتخاب خود، رونالدو و یا مسی را قرار نداده بودند، ملاک بهترین را چه می دانستند؟ به عنوان مثال، جعفر خان، کاپیتان تیم فوتبال پاکستان که رای های او دقیقا همانند رای های کاپیتان تیم ملی اسپانیا شمرده می شود، ۳ انتخاب برتر خود را در سال ۲۰۱۱ به توماس مولر، آندرس اینیستا و باستیان شوان اشتایگر اختصاص داده بود! ساموئل اتوئو اعلام کرد که به دوستان خود رای خواهد داد: مسی، ژاوی و اینیستا، علی دایی کاراکتر رونالدو را دوست ندارد پس حتی اگر رونالدو تمام جام های ممکن را فتح می کرد در طول یک سال ۱۰۰ گل را به ثمر می رساند، از نظر علی دایی که رای وی شمرده خواهد شد، بازیکن سطح پایینی است. نگاهی هم به انتخاب های سال ۲۰۱۱ کاپیتان تیم فوتبال تونگا بیاندازیم: دنی آلوز، سرخیو آگوئرو و وین رونی!! سرمربی تیم ملی بروندی به چه کسانی رای داده بود؟ ۱-کریم بنزما ۲-مسوت اوزیل ۳-ساموئل اتوئو! بهتر نبود که فیفا، ۳ نامزد نهایی توپ طلا را با رای گیری از کارشناسان فرانس فوتبال اعلام می کرد وسپس تمامی کسانی که رای می دهند را مجبور می کرد که از بین این ۳ نامزد انتخاب خود را انجام دهند؟ شاید در این صورت، سال ۲۰۱۰ در حق وسلی اشنایدر ظلمی نمی شد و او حداقل در میان سه نامزد نهایی قرار می گرفت و شاید دیگر مربی ها و کاپیتان های که به دوستان خود و یا از روی احساس رای می دهند، فرصت سوء استفاده کردن از شرایط را بدست نمی آوردند؟ به هر حال قرار است روز ۷ ژانویه سال ۲۰۱۲، باز هم بهترین بازیکن دنیا انتخاب شود، آیا با این سیستم رای گیری و رای های احساسی، واقعا قرار است بهترین بازیکن سال ۲۰۱۲ انتخاب شود؟ -آیا واقعا کسی که از کاراکتر یک بازیکن دل خوشی ندارد، حق دارد که تمام تلاش های یک سال او را با رای ندادن به او باطل کند؟ -ساموئل اتوئو، کار درستی می کند که به دوستان خود رای می دهد؟ -کاپیتان تیم ملی پاکستان، حق این را خواهد داشت در میان ۳ انتخاب خود، نامی از رونالدو و مسی نیاورد؟ -اینکه یک بازیکن اسپانیایی هست و یا نیست در انتخاب بهترین بازیکن فصل گذشته لالیگا باید تاثیر گذار باشد؟ -پرتغالی ها با وجود توانایی های بالا و نتایج تاریخی همچنان باید چوب حرکات احساسی خود را بخورند؟